انسان شریف

پینوکیو . آدم باش . آدمک نمی‌خواهم.

انسان شریف

پینوکیو . آدم باش . آدمک نمی‌خواهم.

باران سرخ

شب هولناک تابستان بود

انگار کسی در من می‌مرد

و ما در سویه‌ی دیگر نفرت

عاشق هم می‌شدیم

 شب هولناک تابستان بود

زمین خون می‌بارید

و آسمان

جنازه‌های در هم تنیده را

وارسی می‌کرد


باران مرداد،

دانه‌های سرخ انار بود

که در مسلخ دستی بزرگ

آب لنبو می‌شد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد